یک چهارم قرن پس از آن صعود افسانهای، که جف لو در دیواره شمالی آیگر مسیری را باز کرد و نام “متانویا”٬ “Metanoia”را بر آن نهاد، توماس هوبر از آلمان به همراه اشتفان سیگریست و راجر شالی از سوئیس، سرانجام نخستین تکرار این ماجراجویی را به انجام رساندند. این اتفاق نه تنها برای این سه کوهنورد، بلکه برای جامعه کوهنوردی جهانی، نقطه عطفی بود که نشان داد “متانویا” بیش از یک مسیر صعود، یک فراز روحی و ارتباط عمیق با طبیعت است.
آنچه در این مقاله خواهیم خواند:
مقدمه
در مطلبی در مورد جف لو خواندیم که در سال ۱۹۹۱، جف لو، کوهنورد حرفهای آمریکایی، پس از رویدادهای ناخوشایندی که در زندگی شخصیاش رخ داده بود، تصمیم گرفت در فصل زمستان و به صورت فری سولو، مسیر جدیدی را در رخ شمالی دیواره آیگر باز کند. این تلاش با حاشیهها و وقایع فراوانی همراه بود. صعود جف لو با طوفان همراه شد و او کولهپشتی حاوی تدارکات و تغذیه خود را در بهمن از دست داد. چندین روز از دیدها پنهان ماند و همه تصور میکردند که او سقوط کرده و دیگر زنده نیست. اما پس از ۹ روز، توانست صعودش را به پایان برساند و داستانها و ماجراهای فراوان دیگری را پشت سر گذاشت.
مطالعه این دو مطلب را پیشنهاد میکنم:
جف لو پس از اتمام یک صعود نه روزه بسیار دشوار که در آن با مرگ دست و پنجه نرم کرد و ارتباطی عمیقتر با خود و طبیعت برقرار کرد، این تجربه را به مثابه یک تحول، توبه، یا روشنگری عمیق توصیف کرد و نام آن مسیر را “متانویا” نهاد.
متانویا واژهای یونانی است که در روانشناسی، فلسفه و مذهب به کار میرود و به معنای یک تغییر عمیق در نگرش، باورها یا افکار فرد است که ممکن است منجر به بهبود یا رشد روحی او شود. این تغییر ممکن است به صورت ناگهانی و ناخواسته رخ دهد، اما معمولاً نیاز به آگاهی، تفکر عمیق و تعمق دارد. گاهی انرا نیز “توبه” ترجمه میکنند.
با گذر زمان، تلاشهایی برای صعود این مسیر صورت گرفته است اما همه بدون موفقیت متوقف شدهاند. این امر باعث شده است که مسیر متانویا به مسیری مملو از راز و رمز و دستنیافتنی تبدیل شود.
انگیزه و چالشها
سالها بعد در حالی که به جف لو به بیماری نادری دچار شده بود که او را به صندلی چرخدار وابسطه کرده بود٬ توماس هوبر، که از داستان جذاب این مسیر به وجد آمده بود با جف لو تماس برقرار کرد و ایده صعود مجددی را با او در میان گذاشت. لو نیز از آن استقبال کرد.
توماس هوبر در مصاحبهای عنوان کرد: «این داستان صعود جف لو برای من جذاب و الهامبخش بود و من را کنجکاو کرد. تنها یک توصیف ناقص از مسیر وجود داشت. کوروکی مسیری وجود نداشت. هیچکس واقعاً نمیدانست کجا دقیقاً مسیر شروع میشود و از کجا عبور میکند و یا چقدر سخت است. اقدام به صعود مسیر چند بار تلاش شده بود، اما هیچ کدام موفق ویا کامل نبودند و رد پایی یا گزارشی نیز به دست نیاوردم. ضمن اینکه مسیر داستان و نام اسرارآمیزی هم دارد. نامی شبیه باز کردن در به سوی یک ناشناخته!»
توماس هوبر این ایده را با اشتفان سیگریست درمیان گذاشت و از اشتفان سیگریست خواست که با او برای یک پروژه صعود مجدد از مسیر Metanoia همراه شود. این دو کوهنورد با تجربه اما میدانستند که برای موفقیت در این پروژه، نیاز به همکاری با کوهنورد ماهر سومی دارند. به همین دلیل، اشتفان سیگریست روژه شالی که تجربه بسیاری در صعود آیگر داشت را پیشنهاد و دعوت کرد.
همچنین آنها اطلاعات ارزشمندی از جف لو در مورد مسیر گرفته بودند و بعد از آن دیگر مانعی برای شروع “Metanoia” باقی نماند.
چالشها و صعود مجدد
در پایان دسامبر ۲۰۱۶، در هفته قبل از کریسمس، این سه کوهنورد (هوبر، شالی، و سیگریست) اولین تلاش خود برای صعود از مسیر Metanoia متانویا آیگر: را شروع کردند و بسیار مقتدرانه نیز پیشروی کردند. اما در حوالی محلی که به Hinterstoisser معروف است٬ همان نقطه که جف لو با طوفان درگیر شد، آنها نیز به دلیل تغییر نامساعد جوی و شرایط طوفانی دیواره، مجبور به بازگشت شدند.
توضیح: Hinterstoisser نام کوهنورد فقیدی است که در حین تلاش برای صعود دیواره آیگر در یک دهلیز مشخص کشته شد. از آن پس، آن دهلیز به نام او Hinterstoisser (هینترشتویسر) معروف شده است.
تلاش دوم آنها در تاریخ ۲۸ دسامبر ۲۰۱۶ آغاز شد، اما مجدداً به همان دلیل قبلی مجبور به توقف و بازگشت شدند. هر دو بار، در نزدیکی طاقچهای که به نام لانه پرنده معروف است، مکانی که لو پنج شبانهروز از دیدرس خارج بود.
در روز بعد، یعنی در تاریخ ۲۹ دسامبر، از طریق Stollenloch مشهور، مجدداً صعود را آغاز و ادامه دادند و شب را در همان نقطهای که جف لو ۵ شبانهروز بیواک کرده بود، سپری کردند. روز بعد، به صعود خود ادامه دادند. پس از تلاش فشرده و درگیری مجدد با طوفان مشهور در رخ شمال آیگر٬ نهایتا در شامگاه ۳۰ دسامبر ۲۰۱۶، توماس هوبر، اشتفان سیگریست، و راجر شالی، سه کوهنورد حرفهای با تجربه و مهارتهای فوقالعاده خود، صعود موفقیتآمیز تکرار این مسیر را به اتمام رساندند.
توضیح: Stollenloch (اشتولن لوخ) نام دریچه بزرگ هواکشی است که بیش از ۱۵۰ سال پیش در حین حفر تونل قطار کوهستانی یونگفراویوخ بر روی رخ شمالی آیگر ایجاد شده بود. بسیاری از صعودها به دلایل مختلف از طریق این دالان به پایان رسیدند.
و اکنون، نزدیک به یک چهارم قرن بعد، در سال ۲۰۱۶، پیش از مرگ جف لو، کوهنوردان پر انگیزه اشتفان سیگریست٬ توماس هوبر و روژه شالی، اولین تکرار مجدد مسیر متانویا را به افتخار و به یاد جف لو انجام دادند. اما آنها نیز با چالشهای فراوانی روبرو شدند. این صعود آنها نه تنها به دلیل دشواریهای فنی و چالشهای آب و هوایی، بلکه به خاطر روحیه ماجراجویی و تعهدی که این سه کوهنورد نشان دادند، در بین جامعه کوهنوردان تحسینبرانگیز است.
هوبر با اطلاع رسانی این تکرار به جف لو، بیان کرد که آنها مسیر را “سخت، بسیار زیبا و به نوعی سحرآمیز” یافتهاند، تاییدی بر اینکه “Metanoia” بیش از یک مسیر کوهنوردی است و به عنوان دعوتی برای تجربه، درک و برقراری ارتباط عمیقتر با کوهها و خودمان عمل میکند.
جف لو، که در آن زمان ۱۶ سال از زندگی خود را با یک بیماری اختلال عصبی مغزی درگیربود و برای حرکت به صندلی چرخدار نیاز داشت، پس از صعود آنها اظهار داشت: “توماس هوبر با من تماس گرفت و خبر صعود موفقیتآمیز شان را داد. او به من گفت که آنها مسیر را دشوار، شجاعانه، زیبا و پیشرو و پر از راز و رمز یافتهاند. تأیید آنها از صعود مجدد ‘متانویا’ مرا بسیار شاد و مفتخر کرد. نکته برجسته این است که آنها دریافتهاند کوهنوردی محلی برای احترام و درک متقابل میان کوهنوردانی است که اهدافشان فراتر از فتح قلههاست.
دستاورد
صعود مجدد توسط توماس هوبر، اشتفان سیگریست، و روژه شالی به مسیر “متانویا” نه تنها به عنوان یک دستاورد فنی در کوهنوردی قابل تقدیر است، بلکه به دلیل احترام و ادای دین به نسل گذشته و جف لو، از اهمیت ویژهای برخوردار است.
صعود “متانویا” به ما یادآوری میکند که کوهنوردی صرفاً در مورد رسیدن به قله نیست؛ بلکه در مورد مسیری است که طی میکنیم، تغییراتی که در خود ایجاد میکنیم و ارتباطی که با طبیعت و دیگر کوهنوردان برقرار میکنیم. این صعود، مانند بسیاری دیگر از صعودها، نشان دهنده رشد، یادگیری و تبدیل شدن است.
صعود “متانویا” و ادای احترام به جف لو به ما میآموزد که قلههایی که میخواهیم صعود کنیم نه تنها از سنگ و یخ ساخته شدهاند، بلکه از آرزوها، رویاها و تلاشهای مشترک آنهایی که قبل از ما آمدهاند و آنهایی که پس از ما خواهند آمد، شکل گرفتهاند. این داستانها، تجربیات و دستاوردها هستند که میراث کوهنوردی را شکل میدهند و به ما الهام میبخشند تا مرزهای خود را جابجا کنیم و مرزهای انسانیت را تثبیت کنیم و به دنبال تحقق رویاهای خود باشیم.
در این روایت، مفهوم “متانویا” به عنوان یک تغییر عمیق در نگرش و درک ما از محیط، خودمان، و تواناییهای بشری مطرح میشود. این مسیر نه تنها یک چالش فیزیکی است، بلکه یک سفر درونی نیز به حساب میآید که در آن مرزهای ذهنی و جسمی فراتر رفته و به سطوح جدیدی از آگاهی و درک میرسند.
گردآموری و تدوین: امیر سعید احمدی
منابع متن و تصاویر: سایت آلپاین و سایت اشتفان سیگریست