دوشنبه , ۲۶ خرداد ۱۴۰۴

زندگی‌نامه اولی اشتک: ملقب به ماشین سوئیسی

اولی اشتک (Ueli Steck) کوهنورد، دیواره‌نورد و راهنمای بین‌المللی کوهستان اهل سوئیس بود که به دلیل سبک خاصش در صعودهای سرعتی و انفرادی به قله‌های فنی آلپ و هیمالیا، به «ماشین سوئیسی» شهرت یافت. او بسیاری از دیواره‌های دشوار اروپا را با زمان‌هایی باورنکردنی صعود کرد و موفق شد بدون اکسیژن، به اورست صعود کند.

اولی اشتک در ۳۰ آوریل ۲۰۱۷، در جریان برنامه‌ای برای صعود بدون اکسیژن به مسیر ترکیبی اورست و لوتسه، در نزدیکی کوه نوپتسه دچار حادثه شد و جان خود را از دست داد. مرگ او جامعه‌ی کوه‌نوردی جهان را در بهت فرو برد و یکی از درخشان‌ترین ستاره‌های دنیای ارتفاعات را ازدست داد.

در ادامه‌ی این مقاله به زندگی، سبک کوهنوردی، صعودهای شاخص، و حادثه‌ای که به درگذشت او انجامید خواهیم پرداخت.

دوران کودکی و آغاز راه

اولی اشتک در ۴ اکتبر ۱۹۷۶ در شهر لانگناو، در کانتون برن سوئیس متولد شد؛ شهری کوچک در نزدیکی رشته‌کوه آلپ که چشم‌اندازهای کوهستانی‌اش الهام‌بخش بسیاری از کوه‌نوردان جوان است. او در خانواده‌ای معمولی رشد کرد و از همان کودکی علاقه‌ی عمیقی به کوهستان و فضای باز داشت.

در سن ۱۲ سالگی، او به باشگاه آلپ سوئیس پیوست؛ اتفاقی که مسیر زندگی‌اش را برای همیشه تغییر داد. تمرینات اولیه‌ی او شامل سنگ‌نوردی، یخ‌نوردی و کوه‌پیمایی‌های منطقه‌ای بود. استعدادش در فعالیت‌های فنی و تمرکز بی‌نقصش از همان ابتدا جلب توجه مربیان را به خود جلب کرد.

در کنار کوه‌نوردی، اشتک به حرفه‌ی نجاری روی آورد و در این شغل نیز مهارت بالایی کسب کرد. او بعدها در مصاحبه‌هایش می‌گفت که کار با چوب به او آرامش و تمرکز می‌دهد. ویژگی‌هایی که بعدها در صعودهای دشوارش نقش کلیدی ایفا کردند.

اولی اشتک و اشتفان سیگریست
اولی اشتک و اشتفان سیگریست

ورود به صعودهای فنی و سرعتی

در سن ۱۸ سالگی، اولی اشتک اولین صعود بزرگ خود را از جبهه‌ی شمالی کوه آیگر (Eiger North Face) انجام داد؛ مسیری که به دلیل پیچیدگی، سرمای شدید و ریزش مداوم سنگ، یکی از خطرناک‌ترین دیواره‌های آلپ شناخته می‌شود. این صعود، آغاز دوران درخشان او در مسیرهای بزرگ بود.

در سال‌های بعد، او نه‌تنها صعودهای زمستانی و سولو را در آلپ انجام داد، بلکه رکوردهای سرعتی کم‌نظیری را نیز به ثبت رساند. از جمله، صعود دیواره‌ی شمالی آیگر در ۲ ساعت و ۲۲ دقیقه، که استانداردهای جدیدی در صعود سرعتی تعریف کرد.

پروژه ۸۲ قله و بازگشت به ریشه‌ها

در سال ۲۰۱۵، اولی اشتک یکی از جاه‌طلبانه‌ترین پروژه‌های کوه‌نوردی خود را آغاز کرد: صعود تمام ۸۲ قله‌ی بالای ۴۰۰۰ متر در رشته‌کوه آلپ در کم‌تر از ۶۲ روز. این پروژه با نام “Mischabel Traverse” شناخته شد و شامل کوه‌هایی در فرانسه، ایتالیا و سوئیس بود. این پروژه به‌صورت ترکیبی از کوه‌پیمایی، دوچرخه‌سواری و پاراگلایدینگ انجام شد. برخلاف برخی روایت‌های نادرست، در این پروژه هیچ‌یک از همراهان اشتک جان خود را از دست ندادند.

همراه اصلی او در بخشی از این پروژه، کوهنورد آلمانی «میخی ووللبن (Michi Wohlleben)» بود، اما به دلیل مصدومیت وی در نیمه راه مجبور به ترک پروژه شد. با این‌حال، اشتک به تنهایی ادامه داد و پروژه را در ۶۲ روز کامل کرد. موفقیتی که بار دیگر نشان از اراده‌ی آهنین و توان بدنی خارق‌العاده‌ی او داشت.

صعود سه‌گانه‌ی بزرگ شمالی آلپ

صعود سه دیواره‌ی بزرگ شمالی آلپ یعنی دیواره‌های شمالی آیگر (Eiger)، ماترهورن (Matterhorn) و گراند ژوراس (Grandes Jorasses) که به «سه‌گانه‌ی بزرگ شمالی آلپ» ویا (The Trilogy / The Great North Faces of the Alps) معروف‌اند، از دشوارترین و فنی‌ترین دیواره‌های کوه‌نوردی در اروپا هستند. اولی اشتک صعود این سه مسیر را در قالب صعودهای انفرادی (Solo) و سرعتی در کارنامه کوهنوردی خود ثبت کرد.

  • آیگر (۳۹۷۰ m): مسیر هکمایر، زمان: ۲ ساعت و ۲۲ دقیقه و ۵۰ ثانیه (پیش از آن رکورد شخصی ۲۰۱۵)
  • ماترهورن (۴۴۷۸ m): مسیر اشمیت (Schmid Route)، زمان: ۱ ساعت و ۵۶ دقیقه
  • گراند ژوراس (۴۲۰۸ m): مسیر مک‌اینتایر، زمان: ۲ ساعت و ۲۱ دقیقه
اولی اشتک هنگام صعود دیواره شمالی آیگر
اولی اشتک هنگام صعود دیواره شمالی آیگر

شخصیت و سبک زندگی

برخلاف سبک صعودش که ماشینی و بی‌وقفه به‌نظر می‌رسید، شخصیت اولی اشتک انسانی، گرم و متواضع بود. برخلاف بسیاری از آلپنیست‌ها، او به راحتی با ورزشکاران غیرکوه‌نورد، خبرنگاران، مربیان و مردم عادی ارتباط برقرار می‌کرد. همین ویژگی باعث شد که اسپانسرهای بزرگی چون Mammut و Suunto از او حمایت کنند.

اشتک در کنار کوهنوردی، در حرفه‌ی نجاری نیز مهارت داشت و از این طریق، در سال‌های اولیه‌ی زندگی‌اش امرار معاش می‌کرد. او همچنین دوره‌های راهنمای بین‌المللی کوهستان (IFMGA) را گذرانده و مدرک رسمی این فدراسیون را داشت. اولی اشتک متأهل بود، اما فرزندی نداشت و به همراه همسرش نیکول در نزدیکی اینترلاکن در سوئیس زندگی می‌کرد.

کلنگ طلایی و حواشی آن

اولی اشتک دوبار برنده جایزه معتبر کلنگ طلایی (Piolet d’Or) شد که به بهترین دستاوردهای کوه‌نوردی سال در سطح بین‌المللی اعطا می‌شود. این جایزه که به‌نوعی اسکار کوه‌نوردی محسوب می‌شود، نشان‌دهنده سطح بالای فنی، سبک، اخلاق و نوآوری در یک صعود است.

کلنگ طلایی اول – ۲۰۰۹

در سال ۲۰۰۸، اشتک به همراه «سیمون آنتنماتن » موفق به صعود دیواره شمالی قله Tengkampoche در نپال به سبک آلپی و بدون طناب ثابت شدند؛ آن هم از مسیری که پیش از آن صعود نشده بود. این صعود با حداقل تجهیزات، سبکبار (light & fast) و در شرایط دشوار جوی انجام شد و توجه داوران را به خود جلب کرد. در نتیجه، جایزه‌ی کلنگ طلایی ۲۰۰۹ به آن‌ها تعلق گرفت.

کلنگ طلایی دوم – ۲۰۱۴

اما صعود دیواره جنوبی آناپورنا در سال ۲۰۱۳ بود که باعث شد اشتک برای دومین‌بار این جایزه را دریافت کند. او این دیواره بسیار خطرناک را به‌تنهایی و در عرض تنها ۲۸ ساعت (رفت و برگشت) صعود کرد؛ آن‌هم در مسیری بسیار فنی و در شرایطی که هیچ تیمی در آن زمان قصد صعود نداشت. این صعود از همان ابتدا بحث‌برانگیز شد.

او هنگام بازگشت، هیچ تصویر یا GPS دقیقی از مسیر ارائه نداد، چراکه بخشی از وسایلش را در راه از دست داده بود. برخی در فضای کوه‌نوردی درباره‌ی صحت این صعود پرسش‌هایی مطرح کردند. با این حال، دو شرپا که در مسیر بودند و نور هدلامپ او را از دور دیده بودند، شهادت دادند که صعود انجام شده است. همچنین، ویژگی‌های فنی صعود، زمان‌بندی دقیق، و شناخت بالای اشتک از مسیر باعث شد هیئت داوران کلنگ طلایی به درستی او اعتماد کرده و این دستاورد را تأیید کنند.

با این حال، فضای انتقادی در محافل کوه‌نوردی، خصوصاً در اروپا، برای مدتی اوج گرفت. برخی منتقدان می‌گفتند که صعودی به این سطح باید مستندتر باشد. با این حال، بسیاری از بزرگان کوه‌نوردی از اشتک حمایت کردند و شخصیت، رکوردها و سبک بی‌نظیرش را دلیلی بر صحت ادعایش دانستند.

تصوری از اولی اشتک هنگام صعود
تصوری از اولی اشتک هنگام صعود

تلخ‌کامی در کمپ ۲ اورست

در سال ۲۰۱۳، در جریان صعودی در مسیر لوتسه، اولی اشتک، به همراه سیمون مورو و جان گریفیت، در حال تلاش برای یک صعود سبکبار و مستقل بودند. در همین زمان، گروهی از شرپاها مشغول نصب طناب‌های ثابت برای صعود تجاری تیم‌های دیگر بودند. هنگام عبور این سه کوه‌نورد غربی از مسیر، بنا بر ادعای شرپاها، یخ یا سنگی سست شده و یکی از شرپاها را تهدید کرده بود.

پس از این حادثه، تنش میان دو گروه بالا گرفت و در کمپ ۲، جمعی از شرپاها با چوب، سنگ و حتی چاقو به اولی اشتک و همراهانش حمله کردند. آن‌ها تنها با دخالت چند کوه‌نورد دیگر از حمله‌ی شدیدتر نجات یافتند. اشتک و مورو مجبور شدند از مسیر پرخطر و فرعی به پایین برگردند تا با مهاجمان روبرو نشوند.

این اتفاق به شدت روحیه‌ی اشتک را تحت تأثیر قرار داد و برای مدتی منزوی و از صحنه رسانه‌ای دور شد. حتی اد داگلاس، روزنامه‌نگار کوه‌نوردی، بعدها نوشت که اشتک از این حمله به‌شدت آسیب روانی دید و دیگر آن انسان اجتماعی و بازِ قبل نبود.

این واقعه که بعدها به عنوان “بالاترین درگیری کوه‌نوردی در جهان” شناخته شد، به یکی از جنجالی‌ترین موضوعات در تاریخ صعودهای هیمالیا بدل شد و رابطه میان کوه‌نوردان غربی و شرپاها را برای مدتی تحت‌الشعاع قرار داد.

مرگ در نپال؛ پایانی تلخ برای «ماشین سوئیسی»

در بهار ۲۰۱۷، اولی اشتک در حال اجرای یکی از بلندپروازانه‌ترین برنامه‌های دوران حرفه‌ای‌اش بود: صعود قله لوتسه (۸۵۱۶ متر) از مسیر کلاسیک و سپس عبور از خط‌الرأس به قله اورست (۸۸۴۸ متر) بدون استفاده از اکسیژن کمکی. او که برای سازگاری با ارتفاع، تمرین‌های آماده‌سازی را در منطقه انجام می‌داد، روز ۳۰ آوریل در ارتفاعات کوه نوپتسه، نزدیک کمپ دوم، دچار حادثه شد و از ارتفاعی نزدیک به هزار متر سقوط کرد.

جسد بی‌جان او صبح روز بعد توسط تیم‌های جست‌وجو پیدا شد. هیچ‌کس شاهد مستقیم حادثه نبود، و جزئیات دقیق سقوط نیز هرگز مشخص نشد. طبق برخی گمانه‌زنی‌ها، ممکن است لغزش بر روی یخ یا سنگ، یا فقدان حمایت در شیب فنی منجر به سقوط او شده باشد.

حادثه‌ی مرگ اولی اشتک واکنش‌های شدیدی در محافل کوه‌نوردی جهان برانگیخت. بسیاری از دوستان، کوه‌نوردان، رسانه‌ها و علاقه‌مندان به کوهستان، ناباوری و اندوه خود را از دست رفتن او ابراز کردند. مراسم یادبود رسمی او در نزدیکی اینترلاکن سوئیس، و هم‌زمان در نپال برگزار شد. خاکستر او طبق سنت بودایی سوزانده شد و بخشی از آن به زادگاهش در سوئیس منتقل گردید.

در احترام به او، بخشی از مسیرهای کوه آیگر—همان جایی که اشتک بارها رکورد صعود سرعتی آن را شکست—به نامش نام‌گذاری شد. اشتک تا آخرین لحظه به سبک خاص، فلسفه‌ی سرعت و سادگی و تمرکز مطلق بر حرکت باور داشت، و شاید همین باور، او را به افق‌هایی رساند که کمتر کسی به آن نزدیک شده بود.

جنازه اولی اشتک توسط هلیکوپتربه کاتموندو منتقل شد.
جنازه اولی اشتک توسط هلیکوپتربه کاتموندو منتقل شد.

میراثی ماندگار در کوه‌نوردی: صعودهایی که تاریخ‌ساز شدند

اولی اشتک فقط کوه‌نورد نبود، بلکه مسیرهایی را گشود و رکوردهایی ثبت کرد که حتی پس از مرگش نیز همچنان الهام‌بخش هزاران نفر است. او نماینده‌ی کامل سبک «سریع و سبک» (Fast and Light) در کوه‌نوردی مدرن بود؛ سبکی که به جای اتکا به تیم‌های بزرگ، تجهیزات سنگین و صعودهای چندروزه، بر آمادگی بدنی، دقت، سبک‌باری و سرعت متکی است.

از برجسته‌ترین صعودهای او می‌توان به این موارد اشاره کرد:

صعودهای برجسته در آلپ و اروپا:

  • ۱۹۹۵: اولین صعود جبهه شمالی آیگر (Eiger North Face)
  • ۱۹۹۸: دهلیز هاستون در مانخ (Mönch) – صعود انفرادی، ۳.۵ ساعت، ۱۰۰۰ متر
  • ۱۹۹۹: مسیر یتی روی دیواره شمالی آیگر
  • ۲۰۰۱: صعود زمستانی سوزنی واکر (Walker Spur) در گراند ژوراس
  • ۲۰۰۱: مسیر عنکبوت جوان در آیگر – (M7/WI6, 7a/A2)
  • ۲۰۰۳: دو تلاش بر روی ژانو (Jannu) با ارهارد لورتان
  • ۲۰۰۴: پروژه سه‌گانه آیگر، مانخ و یونگفراو
  • ۲۰۰۵: صعود انفرادی کوه توبوچه (Tobuche) و چولاتسه (Cholatse)
  • ۲۰۰۶: جبهه شمالی ماترهورن – صعود انفرادی
  • ۲۰۰۸: آیگر مسیر هکمایر – ۲ ساعت و ۴۷ دقیقه
  • ۲۰۰۸: گراند ژوراس، مسیر مک‌اینتایر – ۲ ساعت و ۲۱ دقیقه
  • ۲۰۰۸: دیواره شمالی آیگر، مسیر طبیعی ۸a – به همراه استفان سیگریست
  • ۲۰۰۹: ماترهورن، مسیر اشمیت – صعود انفرادی، ۱ ساعت و ۵۶ دقیقه
  • ۲۰۱۵: ثبت رکورد جدید آیگر – ۲ ساعت و ۲۲ دقیقه و ۵۰ ثانیه
  • ۲۰۱۵: پروژه ۸۲ قله‌ی بالای ۴۰۰۰ متر آلپ در ۶۲ روز با دوچرخه، پای پیاده و پاراگلایدینگ

صعودهای برجسته در هیمالیا و کوه‌های مرتفع:

  • ۲۰۰۱: اولین صعود روی رخ غربی پوموری – مسیر M4, 80° یخ، ۱۴۰۰ متر
  • ۲۰۰۲: مسیر Blood from the Stone روی کوه دیکی، آلاسکا – M7+, AI6
  • ۲۰۰۸: تنگکامپوچه (Tengkangpoche) – صعود آلپاین استایل با سیمن آنتاماتن؛ دریافت جایزه کلنگ طلایی
  • ۲۰۰۹: گاشربروم ۲ (8035m) – صعود سولو
  • ۲۰۰۹: ماکالو (8485m) – مسیر عادی
  • ۲۰۱۱: شیشاپانگما (8027m) – مسیر جنوبی، صعود سولو در 10h 30m
  • ۲۰۱۱: چوآیو (8188m) – صعود مشترک با دان بویی، ۱۸ روز پس از شیشاپانگما
  • ۲۰۱۲: اورست (8848m) – صعود بدون اکسیژن
  • ۲۰۱۳: آناپورنا (8091m) – مسیر لافا/پیربگن، صعود انفرادی در ۲۸ ساعت؛ دریافت دومین کلنگ طلایی
اولی اشتک
اولی اشتک

نقدها و دیدگاه‌ها پیرامون سبک صعود اولی اشتک

سبک کوه‌نوردی اولی اشتک با عنوان سریع و سبک (Fast and Light) تحولی در صعودهای انفرادی و سرعتی ایجاد کرد. این سبک، هرچند تحسین بسیاری را برانگیخت، با انتقاداتی نیز همراه بود.

دیدگاه‌های تحسین‌آمیز:

  • بسیاری او را نماینده‌ی یک نسل نوین از کوه‌نوردان می‌دانند که مهارت فنی، آمادگی بدنی و دقت ذهنی را به سطحی بی‌سابقه رساند.
  • توانایی‌های فیزیکی و ذهنی اشتک باعث شد صعودهای انفرادی‌اش الگویی نوین از کوه‌نوردی حرفه‌ای معرفی شود.

دیدگاه‌های انتقادی:

  • برخی کارشناسان، سبک سرعتی و انفرادی او را پرریسک و الگویی خطرناک برای نسل جوان دانستند.
  • فقدان شواهد دقیق برای برخی صعودهای انفرادی—مانند صعود دیواره جنوبی آناپورنا—سبب شکل‌گیری تردیدهایی شد، هرچند بعدها گزارش‌هایی از شرپاها آن را تأیید کردند.
  • سبک فوق‌العاده سریع او در برنامه‌های تیمی مانند پروژه‌ی ۸۲ قله آلپ، به اعتقاد برخی، فشار زیادی بر همراهانش وارد می‌کرد.

پس از مرگ اشتک، این انتقادها بار دیگر مطرح شدند. با این حال، اغلب کوه‌نوردان حرفه‌ای، او را یکی از برجسته‌ترین چهره‌های تاریخ آلپینیسم می‌دانند—نمادی از شور، نبوغ، و تعهد مطلق.

جمع‌بندی: از لانگناو تا نوپتسه – افسانه‌ای که هنوز الهام‌بخش است

اولی اشتک نماد کوه‌نوردی قرن بیست‌ویکم بود. انسانی با توانایی‌های فراتر از حد معمول، روحیه‌ای فروتن و ذهنی تیزبین. او مرزهای ممکن را بارها جابه‌جا کرد و سبک جدیدی از صعود را به جهانیان نشان داد. ترکیبی از سرعت، تعادل، تکنیک، و تمرکز.

او نه با سخن، بلکه با عمل الهام‌بخش شد. با صعودهایش، با فروتنی‌اش، و با اینکه هیچ‌گاه خود را قهرمان ندانست، تبدیل به قهرمانی جهانی شد.

هرچند سقوط نوپتسه پایان جسمانی او بود، اما یاد و راهش در دل کوه‌ها و ذهن عاشقان کوه‌نوردی تا همیشه زنده خواهد ماند.

گردآوری و تدوین: امیر سعید احمدی

جشنواره کلنگ طلایی کوهنوردی فرانسه

تقسیم و اشتراک با ذکر منبع از ویژگیهای ارزشمند کوهنوردان است:

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *